چكيده
ترکمنستان به عنوان بزرگترین کشور صادر کننده انرژی در آسیا میانه از موقعیت خوبی برخوردار گردیده است. کشور های صنعتی علاوه بر توجه داشتن بر این کشور ها بدنبال مسیرهای امنی برای انتقال انرژی به کشورهای خود می باشند. ترکمنستان یکی از کشورهای صادر کننده گاز است که با داشتن ذخایر بالای انرژی و نزدیکی به جنوب آسیا به یکی از گزینه های مهم تامین گاز هند تبدیل شده است. در این پژوهش به مسیر انتقال گاز ترکمنستان به هند موسوم به تاپی، دلایل طرح آن و نیز تاثیرات امنیتی و سیاسی آن در افغانستان اشاره میشود.
عبور لوله گاز تاپی از ساحات غربی افغانستان بعنوان اولین رشته ارتباطی دو قطب آسیا می تواند پیامدهای خوب اقتصادی و همچنان سیاسی و امنیتی ولو اندکی را برای کشور بوجود آورد. ترانسپورت اموال صادراتی کشورها از طریق خطوط ریل و جاده های تجارتی بین المنطقوی مانند جاده تاریخی ابریشم از مناطق مختلف افغانستان عبور نمایند تا این ساحات بخاطر عبور این گونه خطوط و جریان های مواصلاتی کشورهای منطقه به ساحات استراتیژیک مبدل شوند و تامین ثبات در این مناطق یک شرط اساسی برای روابط اقتصادی و جریانات تجارتی آن ها بحساب رود. تاثیرات پروژه تاپی بر امنیت افغانستان موثریت داشته و فرصت های تازه و چالش نو را به دنبال داشته است.
اجرای این پروژه فرصت های شغلی، تامین انرژی مورد نیاز، همکاری منطقه ای و گسترش تجارت و بارزگامی را به میان خواهد آورد؛ اما چالش های امنیتی، اقتصادی، تعارض منافع کشور های مختلف، رقابت های منطقه ای و رشد افراطیت و تروریزم را نیز به همراه خواهد داشت. در کل اجرای پروژه های اقتصادی باعث همکاری های منطقه و فرامنطقه ای گردیده دیپلماسی برد – برد را تقویت می نماید که منافع آن بیشتر به سود افغانستان است.
کلید واژه ها: تاپی، امنیت ملی، امنیت دولت، فرصت ها و چالش ها
پژوهش حاضر تلاشی است جهت بررسی بحران کشمیر. بدنه و موضوع اصلی تحقیق بر مبنای رویکردی نظری و تحلیلی واقع گرایی در راستای چند محور اصلی به شرح زیر تبیین و تحلیل شده است: الف) چه علل و عواملی باعث شکل گیری و استمرار منازعه کشمیر شده است؟، ب) چه کسانی بازیگران اصلی در منازعه کشمیر هستند، اهداف شان چیست و با چه ابزارها و روشهایی به تعقیب اهداف خود میپردازند؟؛ ج) نتایج منازعه کشمیر بر امنیّت ملی جمهوری اسلامی افغانستان چگونه قابل تحلیل است؟.
مسئله اصلی مورد بررسی در پژوهش حاضر چگونگی تأثیر بحران کشمیر بر امنیّت ملی جمهوری اسلامی افغانستان است. این مهمّ در چهار محور فوق الذکر تقسیم بندی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بدین ترتیب بدنه یا پیکره اصلی (مسئله مورد پژوهش) یعنی؛ بحران کشمیر بین هند و پاکستان چه تأثیری بر امنیّت ملی جمهوری اسلامی افغانستان بر جای گذاشته است؟ با تکیه بر رویکردهای علمی و برداشت های نظری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. فرضیههای اساسی در این تحقیق چنین میتوان ذکر کرد: فرضیه یکم: اختلافات مرزی هند)پاکستان بر اثر رقابتهای سیاسی و ایدئولوژیکی، سیاست منطقه ای هند و پاکستان را منطقه دچار رویاروی و ایستادگی تا سر حد جنگ هسته ای خواهد برد و این امر اثر مستقیمی بر امنیّت ملی جمهوری اسلامی افغانستان دارد. فرضیه دوّم: اختلافات سیاسی هند و پاکستان و در نتیجه اوج گیری رقابت تسلیحاتی بین دو کشور به ضرر امنیّت نظامی جمهوری اسلامی افغانستان است.فرضیه سوم: اگر افغانستان نتواند به سیاست منطقه ای هماهنگ در رابطه باهند و پاکستان دست پیدا کند روابط دوستانه افغانستان)هند به تبع آن روابط با پاکستان دچار آسیب خواهد شد، این امر می تواند چالش های عینی وعملی را بر امنیّت افغانستان بر جای بگذارد.
یافتههای تحقیق نشان میدهد منازعه کشمیر نقش اساسی در بحرانهای امنیّتی افغانستان ایفا کرده و امنیّت ملی افغانستان را بحرانیتر کرده است. زیرا این منازعه سبب گردیده است تا کشورهای طرف منازعه افغانستان را به دید عمق استراتژیگ بنگرد و تمام سیاست های مهار طرف مقابل را از این کشور انجام دهد.
کلیدواژهها: بحران، کشمیر، امنیّت ملی، هند، پاکستان، افغانستان
چکیده
این تحقیق به بررسی تاثیر جنگ سرد بر تحولات افغانستان پرداخته است. در دوره جنگ سرد، امریکا و شوروی بدون درگیری مستقیم، در پوشش جنگهای نیابتی با یکدیگر مقابله میکردند. پس از اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا با کمک عربستان، پاکستان و کشورهای عربی، به حمایت از مجاهدین در مقابل شوروی پرداخت و کوشید به این وسیله، از شرایط موجود در افغانستان در راستای منافع استراتژیک خود استفاده کند. سقوط اتحاد جماهیر شوروی، از مهمترین وقایع قرن بیستم، تاثیرات مهمی در نظام بینالملل، منطقه و به ویژه افغانستان داشت. با شکست شوروی و جنگ بر سر توزیع قدرت در افغانستان، زمینه ظهور طالبان در افغانستان فراهم شد و حوادث تروریستی 11 سپتامبر بار دیگر افغانستان را به کانون توجه استراتژیستهای ایالات متحده تبدیل کرد. در این مقطع افغانستان بار دیگر به عرصه جنگ های نیابتی کشورهای منطقهای و فرامنطقه ای تبدیل شد و پس از 11 سپتامبر 2001 به عنوان کانون مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی و ملاحظات ژئواستراتژیکی و ژئوپلیتیکی قرار گرفت. در این مقطع، جنگ نیابتی میان آمریکا و روسیه، چین، ایران، عربستان، هند و پاکستان در زمین بازی افغانستان، به راه افتاد؛ به عبارتی دیگر، میتوان گفت که تمام تحولات افغانستان پس از خروج نیروهای اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان تا حد زیادی متأثر از رقابتهای کشورهای قدرتمند دوران جنگ سرد در این کشور میباشد.
کلیدواژهها: جنگ سرد، شوروی، آمریکا، افغانستان، جنگ نیابتی، تحولات سیاسی.
CONTACT US
KARWAN UNIVERSITY